به گزارش ایران اکونا به نقل از خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، معماری محیط، نقشی اساسی در جذب، حفظ و انگیزش نخبگان ایفا میکند. محیطی که خلاقیت، نوآوری و کار تیمی را تشویق میکند، میتواند به جذب و حفظ افراد با استعداد کمک کند. برعکس، محیطی که خستهکننده، بیروح و فاقد امکانات باشد، میتواند منجر به فرار نخبگان به دنبال فرصتهای بهتر شود.
در اینجا به چند نمونه از تاثیرات معماری محیط بر نگهداشت نخبگان اشاره میکنیم:
فضای کار: فضایی که کارمندان در آن کار میکنند باید راحت، ارگونومیک و الهامبخش باشد. دسترسی به نور طبیعی، فضای سبز و امکانات رفاهی مانند اتاق استراحت و آشپزخانه میتواند به افزایش روحیه و انگیزه کارکنان کمک کند.محیطهای مشترک: فضاهای مشترکی مانند سالنهای غذاخوری، کافهها و اتاقهای استراحت میتوانند فرصتی برای تعامل و تبادل ایده بین کارکنان فراهم کنند. این تعاملات میتواند به خلاقیت، نوآوری و حل مسئله کمک کند.امکانات آموزشی و توسعهای: ارائه فرصتهای آموزشی و توسعهای به کارکنان میتواند به آنها کمک کند تا مهارتهای خود را ارتقا داده و در حرفه خود پیشرفت کنند. این امر میتواند به افزایش رضایت شغلی و تعهد آنها به سازمان منجر شود.فناوری: دسترسی به فناوریهای جدید و بهروز میتواند به کارکنان کمک کند تا کار خود را به طور موثرتری انجام دهند و خلاقتر باشند.فرهنگ سازمانی: فرهنگ سازمانی که بر احترام، برابری و فرصتهای برابر تأکید دارد، میتواند به جذب و حفظ نخبگان کمک کند.اهمیت معماری محیط در نگهداشت نخبگان به وضوح در مطالعات متعدد نشان داده شده است. به عنوان مثال، مطالعهای که توسط دانشگاه Cornell انجام شد، نشان داد که کارمندانی که در محیطهای کاری با طراحی خوب کار میکنند، 15 درصد خلاقتر، 16 درصد شادتر و 6 درصد productive تر از کارمندانی هستند که در محیطهای کاری با طراحی نامناسب کار میکنند.
با توجه به اهمیت فزاینده نخبگان در اقتصاد دانشمحور، سرمایهگذاری در معماری محیط میتواند به سازمانها در جذب، حفظ و انگیزش بهترین افراد کمک کند. این امر میتواند منجر به افزایش بهرهوری، نوآوری و مزیت رقابتی برای سازمان شود.
علاوه بر موارد فوق، میتوان به موارد زیر نیز اشاره کرد:
دسترسی به فضای سبز: مطالعات نشان دادهاند که حضور در طبیعت میتواند به کاهش استرس، افزایش تمرکز و خلاقیت کمک کند.طراحی داخلی: استفاده از رنگها، نور و مبلمان مناسب میتواند به ایجاد فضایی آرامشبخش و الهامبخش کمک کند.قابلیت انعطافپذیری: فضاهای کاری باید طوری طراحی شوند که کارکنان بتوانند به روشهای مختلف در آنها کار کنند، مانند کار انفرادی، کار گروهی و جلسات.پایداری: استفاده از مصالح و روشهای ساختمانی پایدار میتواند به حفظ محیط زیست و ارتقای سلامت کارکنان کمک کند.با در نظر گرفتن این نکات، سازمانها میتوانند محیطهای کاری را طراحی کنند که به جذب، حفظ و انگیزش نخبگان کمک کند.برای آشنایی با موضوع "تاثیر معماری محیط در نگهداشت نخبگان" گفتوگویی با محمد حسین قرائیان؛ دانش آموخته معماری و مشاور عالی معماری 4 پارک فناوری در کشور داشتیم که مشروح آن را از نظر میگذرانید:
برای شروع از اهمیت نخبگان برایمان بگویید. جایگاه نخبگان در کشورها کجاست؟
برای ورود به بحث لازم میدانم درباره زاویه نگاه به نخبگان کمی صحبت کنیم. جامعه نخبگان هرکشور، از جمله داشتهها و ذخایر آن هستند. نخبگان ورزشی، نخبگان هنری، نخبگان سیاسی، نخبگان کارآفرین و... هرکدام به نوعی نقش پیشران خود را در جوامع ایفا میکنند. برای همین است که کشورهای علاوه بر تلاش برای نگهداشت نخبگان خود، سعی در جذب نخبگان سایر کشورها نیز میکنند.
برای توضیح بهتر اهمیت و نقش نخبگان در دنیای امروز، خوب است نگاهی اجمالی به روندهای توسعه تمدنی جوامع بشری در طول تاریخ داشته باشیم.
در دورهای از تاریخ پیشران اقتصادی کشورها کشاورزی بوده است. با شروع انقلاب صنعتی اول و ظهور ماشین بخار، پیشران اقتصادی کشورها از کشاورزی به توسعه کارخانهها و صنعتیسازی تبدیل میشود. با شروع انقلاب صنعتی دوم یعنی اختراع برق، صنایع سنگین شکل گرفته و پیشران اقتصادی کشورها میگردد و به تبع آن جنگهای جهانی را شاهد هستیم. پس از آن، شاهد شتاب گرفتن توسعه تکنولوژیک کشورها هستیم و کشورها برپایه تکنولوژیی که تلاش میکردند منحصراً در اختیار خودشان باشد، اقتصادشان را در سطح جهان تعریف میکردند.
این آهنگ توسعه خیلی زود منجر به انقلاب صنعتی سوم شد که مبنای آن اختراع و توسعه کامپیوتر و فضای سایبر و عمومیت یافتن آن بواسطه کامپیوترهای خانگی و اقبال به اینترنت درسطح گسترده بود.
در حال حاضر و در آستانه انقلاب صنعتی چهارم، آنچه به عنوان پیشران اقتصادی کشورها درنظر گرفته میشود، نیروی فکر نخبگانی و یا "مغزافزار" است. یعنی موتور محرک و پیشران اقتصادی جوامع، مغزافزار خواهد بود.
از آنجا که چهارچوبهای زندگی جدید براساس خلاقیت و نوآوری مداوم و با نفوذ حاکمیت فضای مجازی در حال شکلگیری است، هرگونه فکر و ایده جدید برای بهبود فرآیندها و یا تولید ثروت مورد اقبال قرارمیگیرد. لذاست که کشورها تلاش میکنند با ایجاد جذابیت برای نخبگان سایر کشورها و تقویت جامعه نخبگانی خودشان، نفوذ و سیطرهاشان را ارتقاء دهند.
درواقع کشورها تلاش دارند اصلایده و تکنولوژی حاصل از آن را در انحصار خودشان نگهدارند ولی برخلاف آنچه در انقلاب صنعتی دوم دیدیم، تولید را در خارج از مرزهایشان انجام میدهند و به این صورت خودشان را از تبعات هرگونه آلودگی زیست محیطی حفظ میکنند و در واقعیت هزینههای زیست محیطی ناشی از فعالیتهای تولیدی را جوامع کمتر توسعه یافته باید بپردازند. جالب اینجاست که این کشورها در حوزه محیط زیست در مقام مطالبهگری مینشینند. این نوع نگاه با بروز فجایعی مانند نشت گاز از کارخانه "یونیونکارباید" امریکا در شهر بوپال هند طی دهه 80 میلادی، در میان جوامع نخبهپذیر قطعیت و مقبولیت تام یافت.
طرح نگهداشت نخبگان وزارت علوم برای حمایت از نخبگاندر کشور ما بحث خروج نخبگان با نگاههای متفاوتی دیده شده است. برخی معتقدند که دراینباره اغراق صورت گرفته و برخی معتقدند که نرخ خروج نخبگان از کشور ما بیشتر از دیگر نقاط دنیاست.
به انقلاب صنعتی چهارم اشاره کردید. کمی درباره این مفهوم برایمان صحبت کنید و اینکه این انقلاب صنعتی بر چه چیزی استوار است؟
درخصوص انقلاب صنعتی چهارم و تأثیرات اجتماعی و اقتصادی و پیوستهای فرهنگی آن مانند سند 2030 مطالب ریادی گفته شده است. اما آنچه مسلم است، در کنار نانوتکنولویی و رباتیک، هوش مصنوعی یکی از ارکان اصلی انقلاب صنعتی چهارم است. مفاهیمی مانند اینترنتاشیاء بیانگر مداخلات بیشتر هوش مصنوعی در عرصه زندگی شخصی، کسب و کار و حتی حکمرانی هوش مصنوعی در عرصههای مختلف زندگی میباشد.
هوش مصنوعی در زندگی همه ما وارد شده است و به اشکال بسیار ساده مانند برنامههای مسیریابی ار جمله نشان و بلد از ما میخواهد مدیریت حرکت تا رسیدن به مقصد را به او بسپاریم. البته صحبت من فعلاً ناظر بر هوش مصنوعی کوانتوم نیست ولی در اشکال پیچیدهتر نیز موضوع استفاده از هوش مصنوعی در حکمرانی نهادهای صنعتی مطرح میشود. این یعنی اینکه در کنترل عملکرد دستگاهها، اطمینان از صحت انجام کار، پیشگیری از بروز اتفاقات ناگوار حین کار، مدیریت مواداولیه و محصول نهائی و... علاوه بر اینکه از فکر و توان ذهنی انسان استفاده میکنیم، از هوش مصنوعی هم بهره خواهیم برد.
درست در همین جاست که موضوع هوش نخبگانی اهمیت پیدا میکند. ایجاد، بسترسازی، راهبری و کنترل هوش مصنوعی و... همه و همه نیازمند توان فکری و ذهنی نخبگان است. آیا جامعهای که از نخبگان تهی شده باشد و یا نتواند سامان دهی درستی برای استفاده بهینه از ظرفیت نخبگان خود داشته باشد، میتواند در زمانه سیطره هوش مصنوعی استقلال داشته باشد؟
به نکته خوبی اشاره داشتید، به نظر جنابعالی ابزارهای نگهداشت نخبگان چه میتواند باشد؟
امروزه کشورهای توسعه یافته در دنیا برای شناسایی نخبگان در سایر کشورها از سنین کمتر اقدام مینماید. ابزارهایی مانند انواع المپیادها به کشورهای توسعه یافته کمک میکند که نخبگان کشورهای مختلف را در گروه بندیهای تخصصی شناسایی و جذب نماید.
کشورها برای اینکه بتوانند نخبگان خودشان را نگه داشته و نخبگان سایر مناطق دنیا را نیز جذب کنند، ابزارهایی دارند که اصلیترین آنها مالی است. کشورهایی که نمیتوانند جذب نخبگان دیگر کشورها را با جذابیتهای مالی داشته باشند، باید بتوانند با ابزارهای غیر مالی و عمدتاً مشوقهای قانونی و یا فراهم آوردن زمینه رشد و یا تکیه بر اصول اخلاقی و برانگیختن حس وطن دوستی، نخبگان خود را نگه دارند.
یکی از جذابیتهایی که میتواند در نگهداشت نخبگان مؤثر باشد، فراهم آوردن محیط کسب و کار مناسب برای آنها است. این مناسبسازی محیط کار وجوه مختلفی دارد. یکی از آنها بحث حمایت قانونی است که به محیطهای کسب و کار نخبگان تسری مییابد. امروز در کشورمان در این زمینه اتفاقات بسیار خوب، واقعی و امیدوارکنندهای افتاده است و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در کنار بنیاد ملی نخبگان گامهای مهم و درستی برداشته است. تصویب قانون جهش دانش بنیان توسط مجلس شورای اسلامی در سالهای گذشته نیز در همین راستا بوده است. امروز همه با شرکتهای دانش بنیان آشنا هستند و قرار است همین شرکتها بستر فعالیت، توسعه و تولید ثروت توسط دانشمندان و نخبگان جوان باشند.
در کنار قوانین و مزیتهای قانونی مانند حل مشکل نظام وظیفه نخبگان و همچنین اعطای تسهیلات و مواردی از این دست به عنوان نرمافزار نگهداشتایشان، باید به مناسبسازی کالبد فضای کسب و کار و استقرار نخبگان و همچنین مراکز رشد به عنوان سختافزار ماجرا اشاره نمود.
در اینجا میخواهم به نکتهای اشاره کنم که شاید خیلی مورد توجه قرار نگرفته و آن هم فضای کالبدی این کسب و کارها است. باید بپذیریم که اگر ما کسی را به عنوان نخبه داشته باشیم که بخواهد کسب و کاری را راهاندازی کند که این کسب و کار برای جامعه تولید ثروت داشته باشد؛ شکل و ظاهر آن فضایی که در آنجا فعالیت میکند بسیار مهم خواهد بود. در خارج از کشور یکی از جذابیتهایی که برای نخبگان ایجاد میکنند، همین فضای جذاب کسب و کاری است که به او ارائه میدهند. دم دستیترین مثالها در این خصوص را میتوان در فضای شرکت گوگل دید.
اینجا بحث معماری محیط ارزش پیدا میکند و ما وارد حیطه خلق کالبدهای ساختمانی میشویم که بتواند جذابیت داشته باشد و شخص در آنجا آرامش پیدا کند. یک نخبه جوان در چنین فضایی میتواند رضایت شغلی بیشتری داشته باشد.
در بحث معماری شرکتهای دانش بنیان برای افراد نخبه، تجربه موفقی وجود دارد که در پارک فناوری پردیس به عنوان بزگترین و موفقترین پارک ایران و حتی غرب آسیا رخ داده است. در 3 فاز اولیه این پارک که بالغ بر 60 هکتار میباشد ساختمانهای متنوع و متعددی ساخته شده که بیاغراق باید گفت اکثر این ساختمانها دارای ارزش معماری بالایی هستند.
اصلیترین علتی که باعث شده این اتفاق بیافتد، نوع نگاه مدیریت پارک فناوری پردیس است. بیش از بیست سال قبل که عملیات اجرایی آن شروع شد، مدیریت پارک اهمیت این موضوع را میدانسته و تمهیدات لازم انجام پذیرفته تا محیط فاخری را ایجاد کند.
پس ما در کشور نمونه امتحان پس داده داریم. نمونهای که میتوان رفت و آن را دید. روزانه حدود 10 هزار نفر در این پارک تردد دارند.
از این مثال میخواستم به این نتیجه برسم که در 40 سال اخیر تجربه موفق خلق مجموعههای شهری فاخر معماری وجود دارد؛ آن هم به صورت مجموعهای و نه یک تک بنا.
پس میتوانیم و باید در حوزه ساخت بناهای فاخر معماری و کالبد مناسب فضای کاری برای نگهداشت نخبگان تأمل و دغدغه بیشتری داشته باشیم.
معماری مناسب برای محیط کار نخبگان چه ویژگیهایی دارد؟
اصولاً یک معماری موفق باید بتواند پاسخگوی نیازهای استفادهکننده باشد. طبیعتا وقتی درخصوص معماری مناسب برای استقرار نخبگان صحبت میکنیم، یعنی استانداردهای بالاتری باید رعایت شود. یعنی نمیتوانیم نسبت به گرافیک محیط بیتوجه باشیم. یعنی مواردی مانند امنیت و آسایش محیطی را باید حل شده فرض نمود و در آنجا دیگر دغدغه انطباق حال و هوای محیط با فطرت زیبایی دوست بشر را نداشته باشیم. یعنی حجم و عملکرد کاملا پاسخگوی نیاز استفاده کننده خواهد بود.
یعنی ضمن دوری از تجمل گرایی و اسراف، محیطی جذاب، زیبا و متفاوت از آنچه در عرف اداری روز میبینیم خواهیم داشت. این به معنی معماری تجمل گرا نیست. معماری که هندسه مناسب داشته باشد مانند پیکره متناسب با هر لباسی زیبا خواهد بود. معماری گذشته ایران نمونهای از معماری بیتکلف آرامش بخش است. البته در خلق بناهای مناسب برای کار نخبگان، برخلاف فضاهای فرهنگی، نمیتوان رجوع ظاهری و نمادگرایانه به معماری گذشته نمود و باید فرزند زمان خویشتن بود و بتوان محیطی جذاب و متناسب با اقتضائات روز ساخت. این کار فقط توسط نخبگان معماری قابل انجام است که عرض کردم موفقترین نمونه آن در پارک فناوری پردیس قابل حضور و لمس است.
خصوصیت مهم دیگر این فضاها، لزوم فراهم آوردن امکان همافزایی بین افراد است. این فضاها محیطهایی باهویت جمعی خواهند بود. در اینگونه فضاها باید بتوان زمینههای مشارکت معنا دار استفادهکنندگان را فراهم آورد. باید بدانیم که اگر میخواهیم جامعه نخبگانی کشور را نگهداریم، یکی از ارکانش مناسبسازی فضای کارشان است. باید به فراخور ذهنیت و علایقشان، فضای کار را برایشان مهیا کنیم.
آنچه در کشور جای خالیاش به وضوع دیده میشود این است که؛ دستگاههای متولی نگهداشت نخبگان و مناسب نمودن فضای کسب و کارشان؛ باید بتوانند به طور ویژه به معماری محل فعالیت این گروه توجه کنند.
معتقدم علیرغم اتفاقات بسیار خوب وارزندهای که در زمینه معماری و شهرسازی پارکهای علم و فناوری و همچنین کارخانههای نوآوری افتاده است، جای گونه دیگری از فضاهای استقرار نخبگانی در کشور خالی است. میدانیم نخبگان جوان که حتی از زمان دانشجویی میخواهند با پرورشایدههای خلاقانه و تبدیل آن به محصولی کاربردی، کسب و کار خودشان را رقم بزنند و فارغ از پارادایم کارمندی، کارآفرین باشند، توان مالی لازم برای آمادهسازی محیط مناسب کسب و کار را ندارند و بر همین اساس نیز فضاهای رشد شکل گرفته است اما در کنار پارکهای فناوری و کارخانههای نوآوری گونه دیگری از فضای اجتماع نخبگان قابل بروز و ظهور میباشد که میتوانیم آن را "برج فناوری" بنامیم. یعنی در شهر تهران به عنوان پایتخت ایران، ساختمانی وجود داشته باشد که منحصراً برای استقرار نخبگان کشور ساخته شده باشد.
حضور در چنین مرکزی میتواند ارزش افزوده ناشی از برندینگ را به همراه داشته باشد.
کسی که در این برج کار میکند، حتماً از نخبهها و یا صاحبانایده و کارآفرینان جوان کشور خواهد بود. در یک برج فناوری عرضه بیشتری از موارد مختلف وجود خواهد داشت. آنجا جایی است که همافزایی شکل میگیرد چون از گرایشهای متفاوت یک تخصص در کنار هم قرار میگیرند. این برج یک مرکز علمی است اما پژوهشگاه نخواهد بود.
علی القاعده هزینه ساخت این برج بر عهده دستگاههایی خواهد بود که از نظر مالی توان بیشتری دارند و میبایست در حوزه مسئولیت اجتماعی فعالیت بیشتری داشته باشند.
این برج فناوری علاوه بر اینکه مأمنی جهت حضور و همافزایی نخبگان ایرانی است، میتواند محل جذابی برای حضور نخبگان کشورهای همسایه نیز باشد. هرچند معماری چنین برجی بسیار منحصر بفرد خواهد بود اما حتماً تمام جذابیتهایی که ما میتوانیم در این محیط ارائه دهیم مانند جذابیتهای جامعه غربی نیست. جذابیتهای ما براساس تفکرات و اعتقاداتمان خواهد بود. در کشورهای اطراف ما نخبگانی زندگی میکنند که با ما هم نظر هستند. قطعاً در کشورهای همسایه جوانانی زندگی میکنند که بنابر نگاه مؤمنانه و اخلاق محور، ترجیح میدهند در کشوری کار کنند که از علمشان در راستای سیطره بر بشریت و نابودی اخلاق استفاده نشود. این برج میتواند محلی برای حضور نخبگانی باشد که اصالت سرمایه را نپذیرفتهاند و معتقد به شرأفت انسانی و حق حیات تمام انسانها هستند.
اجازه دهید یک گریز تاریخی داشته باشیم. وقتی علم دست مسلمانان بوده، هیچ وقت از این علم برای توسعه اسلحه و ساختن ابزار نوین قتل سایر انسانها استفاده نشد. در تمام قرونی که مسلمانان پرچمدار علم و دانش بودند، تنها سلاح مرسوم همان شمشیر و نیزه بود. اما از زمانی که جوامع غربی در علوم مختلف پیشرو شده و توسعه علمی در آن جوامع شکل گرفت، آن زمان انواع ملزومات مختلف برای کشتن سایر هم نوعان اختراع شده و سلاحهای کشتار جمعی متولد شد.
قطعاً عدهای از نخبگان کشورهای اسلامی علاقهمند که بیایند و علمشان را در جایی گسترش دهند که آن علم برای استعمار و کُشتنِ انسانها استفاده نشود. طبق قاعده این اتفاق در کشورهای غربی رخ نخواهد داد و باید امیدوار باشیم که این اتفاق در کشورهای مستقل و اخلاقگرا که پتانسیل بالای رشد علم را داشته و استقلال فکری نیز دارند رخ دهد و اتفاقاً کشور عزیز ما ایران چنین جایی است.
این برج نخبگان تمامِ حوزهها را در خود جای میدهد؟
ما درباره یکایده با هم صحبت میکنیم. ایدهای که هنوز تبدیل به یک طرح قابل اجرا نشده است. ولی به نظرم این برجهای فناوری کاملاً تخصصی خواهند بود و هر برج فناوری در یک حیطه مشخص فعالیت خواهد کرد. مثلاً برج فناوری نفت و گاز و پتروشیمی یا برج فناوری ارتباطات و اطلاعات. البته منظورمان از برج، لزوماً بلند مرتبهسازی نیست. منظور ساختمانی با ظرفیت بالای زیربنا، کاربریهای متنوع همراستا با وظایف اینگونه مراکز، پاسخگو به نیاز استفادهکنندگان و.... است.
ما وقتی از برج صحبت میکنیم از ساختمانی مشخص صحبت میکنیم که دارای فضاهای مختلف کار، تفریح و آموزش بوده و صندوقهای سرمایهگذاری در آن مستقر هستند. این ساختمان باید در جای خوبی از شهر واقع شده باشد که امکان دسترسی به آن ساده بوده و عناصر شهری نیز در اطراف آن سهل الوصول باشند.
همین کشور عربستان سرمایههای زیادی را وارد عرصه فوتبال کرده است. ورزشگاههای بزرگ و مدرنی ساخته تا بزرگان فوتبال را به عربستان بیاورد. رونالدو اکنون در عربستان بازی میکند. حتی مسی هم که در امریکا بازی میکند، در تبلیغ کشور عربستان شرکت میکند. ایدهای که شما دارید را باید بسیار جدی گرفت و با جدیت این کار را پیش برد. این گامی کوچک برای نگهداشتنِ نخبگان و حتی بازگرداندنِ نخبگان ایرانی به کشور یا حتی جذب نخبگان کشورهای همسایه است.
بله کاملاً درست میفرمائید. آدمهای صاحبایده دو دستهاند؛ برخی با نگاه میهن پرستانه و یا نگاه اعتقادی، خدمت به مملکت برایشان مهم است و میخواهند در هر شرایطی در کشور کار کنند. از این نوع نخبگان زیاد داشتهایم که همین عزیزان، صنعت موشک، هوافضا، هستهای و صنایع نظامی و امثالهم را در کشور پیش بردهاند.
دستهای هم هستند که برایشان محیط فعالیت و مزایای آن اهمیت دارد. معمولاً این نوع از نخبگان، مورد توجه کشورهای نخبهپذیر قرار میگیرند. قطعاً شرایط مالی مناسبتر، فضای کار بهتر و شرایط فعالیت اقتصادی سهلتر برای همه جذاب است. شاید عمده مخاطب برج فناوری تهران همین افراد باشند. ما نمیخواهیم مکانی گران قیمت بسازیم. بلکه میخواهیم جایی معقول و منطبق با فطرت انسان بسازیم تا نیازهای روحی انسان در آنجا تأمین شده و آدمی در آنجا آرامش داشته باشد. ایا این برای یک نخبه انتظار زیادی است؟
اینکه نخبهای برود و واحدی را اجاره کند که طبقه بالای آن آرایشگاه زنانه و طبقه پایین آموزشگاه راهنمایی و رانندگی باشد؛ این محل آرامش لازم را برای یک نخبه ندارد. حالا تصور کنید ساختمانی بسازیم که همه ساکنان آن از یک طیف و یک سطح باشند. حتی دیدار آنها با هم موجب رفع و رجوعِ مشکلات و همافزایی خواهد شد.
امروزه، پروژههای جاهطلبانه زیادی در برخی از کشورهای منطقه در حال شکلگیری است. ولی واقعیت این است که آنچه ما در زمینه استعداد درخشان و نیروی انسانی و نخبگان جوان داریم، این کشورها ندارند. در واقع این کشورها بابت نداشتههایشان پول خرج میکنند. طرح نوآورانهای ندارند و مشاورین آنها غربی است. ایران از مزیت داشتن ضریب هوشی بالای جوانانش برخوردار است. این جریان بزرگ نخبگانی مانند یک رودخانه پر آب و خروشان است که باید پتانسیلهای بالقوه آن به خدمت درآید. برج فناوری میتواند مانند یک سد ارزشمند عمل کرده و ظرفیت بزرگ و منحصر بفرد نخبگانی را برای کشور نگهداری کند.
آنچه ما هزینه میکنیم دربرابر رقمی که کشورهای همسایه مانند عربستان و ترکیه هزینه میکنند، تقریباً هیچ است. شرکت آرامکو عربستان هزینههای گزافی در حوزههای نوآوری صنعت نفت برای توسعه هوش مصنوعی و دیجیتال کردن استخراج نفت، کم کردن گازهای آلاینده و... با اتکا به ظرفیت شرکتهای غربی انجام داده است. در آنجا عددهای بسیار بالایی برای توسعه فناوری هزینه میشود.
در این اوضاع، تهدیدهایی نیز در همین همسایگی ما وجود داد. کشورهایی مانند ترکیه و عربستان فضاهایی را درست کردهاند که شاید برای فرزندان ما بسیار جذاب باشد. ما باید فضاهایی همتراز آنها ایجاد کنیم. از سوی دیگر فرصتهایی برایمان وجود دارد که باید از آنها استفاده کنیم؛ مثلاً کشورهایی مانند عراق، پاکستان یا افغانستان، فضاهای مناسبی برای نخبگانشان ندارند. نخبگان این کشورها را امریکا و اروپا به رایگان به خدمت گرفتهاند.
این کشورها جوانان بسیار مستعدی دارند. مثلاً جوانان بحرین، لبنان و افغانستان قرابتشان با ما بیشتر است. باید فکری برای جذب این جوانان داشته باشیم.
اگر قرار باشد علم نافع در دنیا به وجود بیاید، این علم در کشورهای مبتنی براخلاق و خداپرستی خلق خواهد شد. کشورهایی مانند ایران عزیز خودمان.