«قرار است بهزودی از سند ملی مشاوره خانواده رونمایی شود.» خبری که چندی پیش انسیه خزعلی، معاون ریاستجمهوری در امور زنان و خانواده آن را اعلام کرد. سالهاست که نابسامانی مراکز مشاوره خانواده، مورد انتقاد کارشناسان و روانشناسان مختلفی قرار دارد، اما این روزها بررسی آییننامه بند الف ماده ۸۰ بهمنظور ساماندهی فعالیت مشاوران و مراکز مشاوره خانواده در دستور کار خزعلی و همکارانش قرار گرفته است. گویا باید منتظر باشیم تا حال ناخوش این مراکز کمی التیام پیدا کند.
این موضوع درحالی است که داشتن سلامت روان ازمهمترین فاکتورهای یک جسم سالم ودرنهایت زندگی همراه با آرامش ونشاط است. هر چند دریافت خدمات مشاوره و روانشناسی ازسبد بسیاری ازخانوادهها مخصوصا دهکهای پایین حذف شده است، اما با توجه به گسترده شدن شهرها و زندگی شهری و تشدید بیماریهایی همچون افسردگی، هرروز بیشتر به روانشناس و مشاور نیاز پیدا میکنیم. سلامت روان هم از آن دست کلیدواژههایی است که در کلام بسیاری از مسئولان است، اما ظاهرا این کلام فقط در همان حد باقی میماند و کاری از پیش نمیبرد. روانهای پریشانی که اگر درمان نشوند یا حمایت و اقدام خاصی برایشان درنظر گرفته نشود، جسمشان آنان را از پا درمیآورد. اگر بسیاری از اختلالات روانی تحت درمان قرار نگیرند در آیندهای نه چندان دور میتواند تبدیل به آسیبهای اجتماعی وخیمتری شود؛ آسیبهایی که نتیجه آن، به درگیری یک خانواده و حتی یک جامعه منجر میشود؛ بنابراین جامعهای از سلامت روان برخوردار خواهد شد که عوامل استرسزای آن به حداقل برسد وافراد نشاط اجتماعی وفردی را احساس کنند.
البته چندی پیش بود که علی فتحیآشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی گفت: «بیمار پس از مراجعه به یک پزشک و پرداخت ویزیت یک جلسهای معمولا درمان میشود، اما خدمات روانشناسی اینگونه نیست و درمان آن حداقل بین پنج تا ۱۰ جلسه زمان میبرد. به همین دلیل هزینههای زیادی به فرد برای درمان تحمیل میشود.» موضوعی که حضور بسیاری از مردم در مراکز مشاوره را کم میکند.
بار سنگین هزینههای روان بر دوش مردم!
پرداخت هزینههای جلسات مشاوره و مسائل اقتصادی مربوط به آن نیز ازجمله مسائلی است که گویا زور قوانین تصویب شده و نشده به آن نرسیده است. از قانون جوانی جمعیت و ارائه خدمات مشاوره به زوجین گرفته تا لایحه ساماندهی مراکز مشاوره و تحت پوشش قرار گرفتن خدمات روانشناسی زیر چتر بیمه! مواردی که آشفتهبازاری برای مراکز مشاوره و خدمات روانی مردم ایجاد کرده است؛ خدماتی که طبق گفته علی فتحیآشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی حدود چهار میلیون برای هر نفر آب میخورد. البته مریم باجلان، کارشناس ارشد مشاوره هم با ما همنظر است ودر گفتوگویی میگوید: «یکی از دلایل مهم برای عدم مراجعه و اهمیت مردم به مراکز مشاوره بحث اقتصادی است.
مراجعانی که درحال نتیجه گرفتن هستند به سبب این مسأله، جلسات مشاورهشان را به ماهی یک یا دو بار موکول میکنند، اما ایجاد فاصله میان جلسات درمان، کار را هم برای روانشناس و هم مراجعهکننده سخت میکند.» وی همچنین معتقد است که روی آوردن مردم به روانشناسیهای زردومثبتاندیشی هم حاکی ازعدم رغبت آنان برای مراجعه به روانشناسان است. ازسوی دیگر تعرفههای جدید روانشناسی و مشاوره امسال برای ارائه ۴۵ دقیقه خدمات در مقطع کارشناسیارشد ۳۲۱ هزار تومان و برای مقطع دکتری ۳۷۸هزارتومان تعیین شده است. بهنظر نمیرسد با این هزینهها، دریافت این خدمات جزو اولویتهای مردم باشد.
قوانین کمککننده به زوجین
براساس ماده ۸۰ برنامه هفتم پیشرفت «بهمنظور تحکیم نهاد خانواده، دولت مکلف است نسبت به ساماندهی مراکز مشاوره ازدواج و خانواده و فعالیت روانشناسان ازدواج و خانواده دارای مجوز قانونی از دستگاههای زیرمجموعه قوه مجریه با هدف ترویج الگوی صحیح همسرگزینی، ترغیب به ازدواج بهنگام و پایدار و همچنین کاهش طلاق اقدام کرده و درخصوص موارد زیر در طول سالهای اجرای برنامه اقدامات قانونی لازم را انجام دهد.» قانونی که کمک شایانی به ترویج ازدواج و بهدنبال آن افزایش جمعیت میکند. اما این قوانین گویا فقط در حد حرف باقی مانده است.
ازطرفی حجتالاسلام مهدی متقیپور، دبیرکل دفتر برنامهریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان هم پیش از این گفته بود: «یکهزار مرکز تخصصی مشاوره ازدواج در کشور وجود دارد که این مراکز علاوه بر مشاورهها و آموزشهای پیشاز ازدواج، مشاورههای حین و بعد از ازدواج در قالب تحکیم خانواده را به جوانان ارائه میکنند.» ساماندهی چنین طرحها و موضوعاتی برای طولانیمدت، امر مهمی است که میتواند در کنار کمک به مسائل اقتصادی برای هزینهکرد در این مسیر، کمک قابلتوجهی به دختران و پسران جوان پیش از ازدواج کند.
سلامت روانمهجور از خدمات بیمهای
به هر حال نقش سلامت روان با جسم انسان درهم تنیده شده است، اما مریم باجلان، کارشناس ارشد مشاوره بر این باور است تا زمانی که مردم جامعه به لحاظ تامین مواردی همچون خوراک، پوشاک و... امنیت نداشته باشند، قطعا به سلامت روانشان فکر هم نمیکنند. شاید اگرسازمانهای بیمهگر بخشی ازهزینههای حوزه سلامت روان را تقبل کنند، دسترسی به این خدمات برای افراد آسانتر شود و اهمیت روان در کنار اولویتهای زندگی مردم خودنمایی کند.
منبع: روزنامه جام جم