به گزارش ایران اکونا به نقل از گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، امیر مجتهدی در یادداشتی نوشت: 24 فروردین 1387 در شهر شیراز در حسینیه سیدالشهدا(ع)، 314 نفر از هموطنانمان در یک حادثه تروریستی به خاک و خون کشیده شدند. عامل این اقدام تروریستی، گروهک تروریست تندر به سرکردگی جمشید شارمهد بود. جنایت حسینیه سیدالشهدا(ع) شیراز تنها بخشی از اقدامات او و گروهش بود. او قبل از دستگیر شدن بارها در تصاویر و ویدئوهایی که از خودش منتشر کرده بود، بیشرمانه از اقدامات ضدانسانی خود علیه ملت ایران دفاع و به آن افتخار میکرد. سرانجام پس از سالها برگزاری جلسات متعدد دادگاه، او به سزای عمل خود رسید. در این میان اما واکنش صدراعظم و وزیر خارجه آلمان قابل توجه است. آنالنا بربوک در واکنش به اعدام جمشید شارمهد در اظهار نظری عجیب ضمن تهدید کشورمان، جمهوری اسلامی ایران را کشوری ضدانسانیت خطاب کرد. وزیر خارجه آلمان در حالی ایران را حکومتی ضدانسانی میداند که کشورش در طول تاریخ همواره تمام خطوط قرمز انسانیت را زیر پا گذاشته است. پس از انقلاب اسلامی در ایران، کشور آلمان بارها اقدامات خصمانهای را علیه کشورمان انجام داد؛ مانند صادرات تسلیحات شیمیایی به عراق، مشارکت در تحریمهای ظالمانه، حمایت از اغتشاش و ناامنی در ایران، بستن مراکز فرهنگی ایران در آلمان و محکومیت حملات موشکی ایران که در چارچوب دفاع از منافع ملی انجام شد، تنها بخشی از دشمنی آلمان با ملت ایران است. زیر پا گذاشتن خطوط قرمز انسانیت توسط آلمان تنها به ایران ختم نمیشود. بیش از یک سال از آغاز جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه میگذرد. در حالی که افکار عمومی جهان و بسیاری از دولتها جنایتهای رژیم صهیونیستی را محکوم و حتی مراودات اقتصادی و صادرات تجهیزات به این رژیم را تحریم یا محدود کردهاند، اولاف شولتس، صدراعظم آلمان تاکید کرد برلین به تامین تسلیحات به رژیم صهیونیستی برای دفاع(!) از خود ادامه خواهد داد. همچنین در آخرین موضع روشن آلمان، آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان اظهار داشت: کشورش دیگر از اعلام حمایت خود از اسرائیل خجالت نمیکشد، حتی درباره هدف قرار دادن غیرنظامیان و مکانهای محافظت شده توسط قوانین بینالمللی، مانند بیمارستانها و مراکز آوارگان. عجیبترین نوع موضعگیری سیاسی را سباستین فیشر، سخنگوی وزارت خارجه آلمان انجام داد که گفت: ما هیچ نشانهای مبنی بر اینکه اسرائیل در غزه نسلکشی میکند، نمیبینیم!
* چرا آلمان بشدت طرفدار رژیم صهیونیستی است و اینگونه وقیحانه اظهار نظر میکند؟
برای پاسخ به این سوال باید حوادث سیاسی سالهای 1950 به بعد را مرور کنیم. پس از پایان جنگ دوم جهانی در اوایل دهه 1950، به سختی میتوان سیاستمدار، خبرنگار، نویسنده یا روشنفکری پیدا کرد که درباره روابط آلمان با رژیم صهیونیستی صحبت کند. آن روزها روی پاسپورتهای رژیم صهیونیستی مهر «سفر به همه کشورها جز آلمان» زده شده بود. آلمان در آن سالها به علت جنایات نازیها بهشدت با تحریمهای سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی در جهان روبهرو بود. این وضع آلمان چندان با منافع سیاست خارجی آمریکا منطبق نبود. آمریکا سعی داشت از ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی آن روزهای آلمان بویژه استعداد این کشور در ساخت سلاح به نحو احسن در راستای منافع ملی خود استفاده کند. این سیاست در پایان جنگ اول جهانی نیز نمود داشت، جایی که فرانسه در سال 1918 در قالب پیمان «ورسای» تلاش داشت سختترین تنبیهات را به آلمان تحمیل کند اما این آمریکا بود که با اخطار به فرانسه مانع اجرای آن شد. آمریکا سال 1952 تصمیم گرفت به طور محرمانه، نقش میانجی را میان آلمان و رژیم صهیونیستی ایفا کند که منجر به عقد قرارداد لوکزامبورگ در هتل والدورف آستوریا در نیویورک شد. امضای قرارداد غرامت (لوکزامبورگ) نقطه شروعی برای برقراری روابط میان آلمان و رژیم صهیونیستی بود که بعدها بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران آن را روابط معجزهآسا نامیدند. در قرارداد غرامت لوکزامبورگ، مقرر شد آلمان غرامت مالی سنگینی را به رژیم صهیونیستی در ازای بازگشت به جامعه جهانی پرداخت کند. مدیون بودن سیاست خارجی آلمان به آمریکا در کنار وجود یهودیان آلمانی که در مقایسه با همتایان یهودی خود در سایر کشورهای اروپایی، بزرگترین، ثروتمندترین و مشهورترین گروه را تشکیل میدادند، باعث شد «لودویگ ارهارد» صدراعظم وقت آلمان 7 مارس 1965 به طور کاملا رسمی و علنی اعلام کند آلمان مایل است اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
در همان سال وزارت خارجه آلمان روابط با رژیم صهیونیستی را سنگ بنای سیاست خارجی خود معرفی کرد؛ اقدامی که باعث شد مصر و 9 کشور دیگر عربی روابط خود را با جمهوری فدرال آلمان قطع کنند. اقدام آلمان فقط به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی ختم نشد، زیرا منابع تاریخی آلمان نشان میدهد اسرائیل و آلمان به یکسری تماسهای محرمانه ادامه دادند و از طریق آن توافق شد تلآویو، تسلیحات آلمانی را دریافت کند؛ جایی که آلمان با قرار دادن توپخانه سنگین، هواپیما، کشتی، هلیکوپتر و زیردریایی در اختیار تلآویو، باعث شد رژیم صهیونیستی از جنگ 6 روزه در سال 1967 پیروز بیرون بیاید. همچنین آمریکا از طریق آلمان نیز از رژیم صهیونیستی حمایت نظامی میکرد، دلیل آن این بود که آمریکا میخواست این کمکها را محرمانه نگه دارد تا در روابط واشنگتن با کشورهای عربی خللی ایجاد نشود. با گذشت زمان، لابی صهیونیستی در آلمان بیش از پیش تقویت و باعث شد به بهانه جنایات نازیها علیه یهودیان، سیاستمداران آلمانی همواره خود را مدیون و شرمسار رژیم صهیونیستی بدانند. در حال حاضر آلمان بزرگترین شریک تجاری رژیم اشغالگر اسرائیل در اروپاست و پس از آمریکا در رتبه دوم صادرات به این رژیم قرار دارد. آلمان همچنین دومین صادرکننده بزرگ تسلیحات به اسرائیل است و 30 درصد واردات تسلیحات رژیم اشغالگر را در قالب مهمات، وسایل نقلیه زمینی، فناوری نظامی و توسعه و نگهداری تسلیحات نمایندگی میکند به طوری که وزارت اقتصاد این کشور فاش کرد ارزش تسلیحات آلمانیای که برلین مجوز صادرات آنها را به اسرائیل صادر کرده، تا هفته گذشته به 45.74 میلیون یورو رسیده است، این در حالی است که سیاستمداران در آلمان مکررا از اقدامات نظامی کشورهای عربی و حمایت از گروههای مسلح در غرب آسیا انتقاد میکنند. از یک سو، برلین ادعا میکند به تلاشها برای خلع سلاح و کنترل تسلیحات در جهان متعهد است و از سوی دیگر، صنعت نظامی آلمان در دوره کنونی تسلیحات جنگی را به مبلغ حدود 4.5 میلیارد یورو به منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا صادر کرده است. به نظر میرسد آلمان درباره معاملات تسلیحاتی با شرکای خود در منطقه غرب آسیا، بویژه رژیم صهیونیستی هیچ محدودیتی ندارد. این موضوع نه تنها با سیاست تسلیحاتی برلین ناسازگار است، بلکه با دستورالعملهای آن برای صادرات تجهیزات نظامی نیز مغایر است که در مواقع درگیری یا بحران، تحویل تجهیزات نظامی به کشورهای به اصطلاح سوم را ممنوع میکند. به نظر میرسد آلمان در اظهار نظرهای غیراخلاقی هم هیچ محدودیتی ندارد. زمانی که در غزه، بیمارستان الاهلی توسط رژیم صهیونیستی بمباران میشود و بیش از 500 نفر به شهادت میرسند، صدراعظم آلمان، 2 ساعت پس از حمله، در پلتفرم رسانه اجتماعی ایکس مینویسد: اسرائیل حق دفاع از خود را دارد. هر دولتی موظف است از شهروندان خود محافظت کند. در واکنش به این موضعگیری صدراعظم آلمان این سوال مطرح میشود: آیا مردم غزه شهروند نیستند؟ چه کسی از آنها در برابر حملات رژیم صهیونیستی محافظت میکند؟ چه کسی از فلسطینیان در برابر بیقانونی، از بین بردن مزارع و خانهها و غصب سرزمینشان محافظت خواهد کرد؟ با گذشت بیش از 388 روز جنایت در غزه و لبنان، اگرچه جهان، هولوکاست نازیها را ندید اما امروز به وضوح جنایات و هولوکاست رژیم صهیونیستی را از نزدیک مشاهده میکند؛ هولوکاستی که این بار با حمایت آلمان در حال انجام است.
منبع: وطن امروز