گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم - علی حیدری، کارشناس مسائل ترکیه: اکتبر سال گذشته بود که عملیات طوفانالاقصی از سوی مقاومت فلسطین شکل گرفت و در پی آن با حمله گسترده رژیم صهیونیستی، جنگ این رژیم و مردم فلسطین وارد مرحلهای شد که تا به حال از نظر مدت و شدت بیسابقه بوده است.
طی یک هفته آغازین جنگ غزه، آنکارا طبق دورههای گذشته و با تصور اینکه جنگ به زودی پایان خواهد یافت، راهی میانه را دنبال کرده و با صدور بیانیههای محکومیت، بدون نام بردن از طرفی، کشتن غیرنظامیان را محکوم کرده و خواستار استفاده دو طرف از عقل سلیم و خویشتنداری آنها برای پایان جنگ میشد.
ترکیه تصور میکرد که همانند گذشته میتواند با صدور این بیانیهها، خود را در فلسطین و جهان عرب فعال نشان داده و همچنین از سوی دیگر، بارقههای امیدی که از عادیسازی روابط بین آنکارا- تل آویو شکل گرفته بود، آسیب چندانی نمیبیند.
آنکارا در هفته دوم با درک این موضوع که این جنگ با دورههای گذشته متفاوت است، تلاش کرد تا ابتکار عمل را به دست گرفته و طرحی با موضوع «آتش بس با حضور کشورهای ضامن» ارائه داد که الهام گرفته از جنگ اوکراین بود. در این طرح قرار بود، کشورهایی نظیر ترکیه، مصر، عربستان و قطر از سوی فلسطین و کشورهای اروپایی و آمریکا از طرف رژیم صهیونیستی ضامن ایجاد و تداوم آتشبس شوند و نیروهای خود را در منطقه جنگی پیاده کنند.
این طرح که از سوی هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه رونمایی شده بود و در اجلاس فوقالعاده وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی ارائه شد، نه از سوی کشورهای اسلامی و نه کشورهای غربی مورد استقبال قرار نگرفت و به محاق رفت.
از ماه دوم جنگ غزه، اردوغان دریافت که اولاً جنگ غزه طولانیمدت است، ثانیاً طرفین جنگ اجازه نقشآفرینی به آنکارا را نمیدهند و سوم اینکه اردوغان و حزب حاکم به دلیل رویکرد نه چندان محکم خود در محکومیت جنایات اسرائیل در مظان اتهام و انتقاد افکار عمومی داخلی و منطقهای قرار گرفته است.
در این دوره در بسیاری از کشورهای مسلمان و حتی اروپایی، راهپیماییهای اعتراضی در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود، اما در ترکیه که خود را داعیهدار آرمان فلسطین در جهان عرب میداند، بجز چند راهپیمایی خودجوش، اتفاق مهمی از سوی دولت رقم نخورده بود.
اردوغان برای این مسئله، سیاست جدیدی در پیش گرفت و حملات لفظی خود علیه رژیم صهیونیستی را آغاز کرد تا بتواند همچنان پرچمدار حمایت از "قضیه فلسطین" بماند تا از سویی پاسخ افکار عمومی منطقهای و داخلی را داده باشد و هم این که برای انتخابات شهرداریها پایگاه خود را نزد اسلامگرایان از دست ندهد.
رئیسجمهور ترکیه اما با به کارگیری حربهای، تنها نتانیاهو و کابینه او را مورد انتقاد شدید قرار داد و نه ساختار رژیم اسرائیل را؛ زیرا تصور میکرد که با پایان جنگ، نتانیاهو و کابینهاش رفتنی هستند و او میتواند با کابینه جدید در اسرائیل روابط را به گذشته بازگرداند.
بر همین اساس، نوک پیکان حملات لفظی اردوغان و هیئت حاکمه ترکیه متوجه نتانیاهو شد.
با این وجود، با گذشت چند ماه و روشن شدن تناقضات گفتاری و رفتاری در دولت ترکیه نسبت به رژیم اسرائیل که منجر به از دست رفتن بخشی از پایگاه اجتماعی حزب حاکم نیز شد؛ دولت اردوغان سیاست جدیدی را در پیش گرفت.
در این سیاست که توسط هاکان فیدان دنبال شد، محدودیت (نه قطع) روابط تجاری با اسرائیل در پیش گرفته شد که علیه اسرائیل اجرایی شد. در چارچوب این طرح که از اواسط فروردین ماه اجرایی شد، صادرات حدود 54 قلم کالا به سرزمینهای اشغالی ممنوع شد.
مدتی بعد با تداوم جنگ در غزه، اردوغان اعلام کرد که کلیه فعالیتهای تجاری با رژیم صهیونیستی را قطع کرده و این روند تا زمان پایان جنگ و ایجاد صلح در غزه ادامه خواهد داشت. رسانههای منتقد دولت ترکیه اما اعلام کردند که این خبر فعلاً جنبه اعلامی دارد نه اعمالی، زیرا به کلیه صادر کنندگان گفته شده بود که تا سه ماه وقت دارند کلیه سفارشات خود از سرزمینهای اشغالی را تامین، آماده و ارسال کنند و از ماه آگوست این تحریمها جنبه اجرایی خواهد یافت.
اگرچه حجم روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی در این بازه زمانی کاهش یافت، اما رسانههای غربی و برخی خبرنگاران منتقد و مستقل در گزارشهایی فاش کردند که تجار ترکیه اگرچه دیگر به صورت مستقیم نمیتوانند اجناس خود را به سرزمینهای اشغالی ارسال کنند اما روند ارسال محصولات ترک از کشورهای ثالث نظیر جمهوری آذربایجان، مصر، اردن، مجارستان و لهستان دنبال میشود.
اردوغان نیز در این مدت نتانیاهو را مورد شدیدترین حملات لفظی خود قرارداده و از او به عنوان «قصاب غزه» و «هیتلر جدید» یاد کرد که البته این اظهارات با پاسخ طرف صهیونیستی نیز روبرو میشد و «یسرائیل کاتس» وزیر وقت خارجه رژیم صهیونیستی، اردوغان را به پیرمردی که با رویاهای نئوعثمانی گرایانه خود ترکیه را به قهقرا برده، یاد کرد تا این جنگ لفظی همچنان ادامه داشته باشد.
ترکیه در آخرین اقدام ضد اسرائیلی خود، به پرونده کیفری بازشده در دیوان بین المللی کیفری (لاهه) از سوی آفریقای جنوبی علیه نتانیاهو و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی پیوسته و مستنداتی را نیز در اختیار آفریقای جنوبی برای این پرونده قرار داده است.
رویکرد آذربایجان نسبت به جنگ غزه
مقامات باکو نسبت به جنگ غزه رویکردی متفاوت از بخش زیادی از جهان اسلام در پیش گرفتند. باکو ضمن حفظ روابط راهبردی خود در حوزههای مختلف تجاری، تسلیحاتی، امنیتی و سیاسی، هر از چندی نیز از طرح دو دولتی در فلسطین حمایت کرده و مقداری کمک مالی و انساندوستانه برای غزه ارسال میکند.
وزارت خارجه جمهوری آذربایجان در ابتدای این درگیری، در بیانیهای کشته شدن غیرنظامیان در هر دو طرف را محکوم کرده و خواستار خویشتنداری طرفین شده بود. باکو اما در این میان ارسال نفت به رژیم صهیونیستی را متوقف نکرده، به طوریکه در حال حاضر حدود 40 درصد نفت و انرژی مورد نیاز این رژیم از سوی آذربایجان تامین میشود.
دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان در خصوص تامین نفت رژیم صهیونیستی مورد انتقاد شدید ملتها و برخی کشورهای اسلامی قرار دارند اما ترکیه در این خصوص سکوت کرده و جمهوری آذربایجان نیز به نقل شرکت ملی نفت (سوکار) خود مدعی است که نفت را به شرکتهای بینالمللی میفروشد و اطلاعی از مقصد نهایی نفت مشتریان خود ندارد.
این ادعا در حالی مطرح میشود که سوکار در گزارش فروش نفت سالانه خود، ایتالیا را در رتبه اول و رژیم صهیونیستی را در رده دوم خریداران نفتی خود قرار داده است.
باکو همچنین خرید تسلیحات از تل آویو را متوقف نکرده و به تازگی قرارداد همکاری نظامی راهبردی با این رژیم منعقد کرده است. این کشور طی 2 سال گذشته بودجهای 5 میلیارد دلاری را برای خرید تسلیحاتی از رژیم صهیونیستی اختصاص داده است.
جمع بندی
دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان رویکردهای متفاوتی را در قبال جنگ غزه در پیش گرفتهاند. در حالیکه ترکیه در حال حاضر روابط تجاری مستقیم خود با تل آویو را قطع کرده و جنگ لفظی بین مقامات دو طرف در جریان است، آذربایجان تصمیم گرفته که انتقاد چندانی از تل آویو نداشته باشد و ضمن حمایت از طرح دو دولتی و قطعنامههای سازمان ملل در خصوص جنگ غزه که عمدتاً بیپشتوانه اجرایی هستند، کمکهای محدودی را هم به مردم غزه میکند تا کمتر در معرض انتقاد قرار گیرد.
با این وجود، هر دو کشور در ماجرای ارسال نفت به سرزمینهای اشغالی نقش دارند که بیش از 40 درصد نیاز این رژیم را تامین میکند و در جنگ اخیر کمک قابل توجهی به آن برای تداوم جنگ داشته است.
راهبرد اتحادیه اروپا در قبال اسرائیل: عملگرایی بدون اصولطوفان الاقصی و تحولات نظم منطقهای در غرب آسیا
آنکارا نیز علیرغم اقدامات و اظهارات تند علیه تلآویو، امیدوار است که هر چه زودتر این جنگ خاتمه یابد تا بتواند با دولت جدید احتمالی در سرزمینهای اشغالی که خبری از نتانیاهو در آن نیست، عادیسازی روابط را از سر گرفته و منافع خود را با این رژیم در منطقه و مدیترانه دنبال کند.