به گزارش ایران اکونا به نقل از خبرنگار مهر، محمدصادق مهرجو، از مدیران، کارشناسان و تحلیلگران صنعت نفت، در گفتگوی اختصاصی با این خبرگزاری ضمن ارائه ارزیابی خود از برنامه هفتم توسعه و تأکید بر رشد ۸ درصدی اقتصاد ایران، با گذشت یک سال از اجرای این برنامه، گفت: برنامه هفتم توسعه که در شهریور ۱۴۰۳ ابلاغ شد، در مقایسه با برنامههای توسعهای اخیر، دارای ویژگیهای خاصی است. یکی از مهمترین نکات در تدوین این برنامه، طولانی شدن روند نگارش آن بود که به دلیل دریافت نظرات تخصصی و واقعی از وزارتخانههای مختلف به وقوع پیوست.
مدیر امور فنی شرکت نفت مناطق مرکزی ایران با اشاره به نقش خود در تدوین این برنامه افزود: در ستاد تحول دولت سیزدهم، به ویژه در حوزه نفت و گاز، مشارکت داشتم. آنچه برنامه هفتم توسعه را متمایز میکند، واقعبینانهتر بودن آن نسبت به برنامههای پیشین است. در صورتی که ملزومات این برنامه فراهم شود و تمامی ارکان اجرایی و وزارتخانههای مربوطه با ارادهای جدی به اجرای آن بپردازند، این برنامه قابلیت تحقق دارد. لازمه این امر، همبستگی میان بخشهای مختلف کشور و عزم جدی مدیران اجرایی در اجرای مفاد آن است.
مهرجو با اشاره به تغییرات اخیر در دولت و تأثیر آن بر اجرای برنامه هفتم توسعه گفت: با شهادت مرحوم آیتالله رئیسی، دولت تغییر کرد. اما نکته مثبت در رویکرد رئیسجمهور جدید، مسعود پزشکیان، این است که بر ادامه اجرای برنامههای کلان اقتصادی، اجتماعی و زیربنایی تأکید دارد و برنامه هفتم توسعه را به عنوان یکی از اصلیترین اولویتهای خود معرفی کرده است.
وی با مقایسه برنامه هفتم توسعه با برنامه ششم توسعه تصریح کرد: برای مثال، در برنامه ششم توسعه، کاهش سالانه ۰.۵ تا ۰.۶ درصدی شاخص شدت انرژی پیشبینی شده بود که هرگز محقق نشد. هرچند در برنامه هفتم نیز تأکیداتی از این جنس وجود دارد، اما در این برنامه، دستیابی به اهداف کمی در وزارت نفت به عنوان یکی از ملزومات اصلی در نظر گرفته شده است.
او در ادامه به اهداف تعیینشده در بخش نفت و گاز این برنامه اشاره کرد و گفت: در این برنامه، رسیدن به توان تولیدی یک میلیارد و ۲۴۰ میلیون متر مکعب گاز خام و در گام نخست، تولید ۴ میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه نفت، با هدف افزایش ظرفیت به ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه، در نظر گرفته شده است. این اهداف کاملاً قابل تحقق هستند، اما نیازمند سرمایهگذاری مناسباند. برای افزایش تولید گاز به میزان ۱۰۰ میلیون متر مکعب، به حدود ۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم. همچنین، برای رسیدن به توان تولید ۴ میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه نفت، به سرمایهگذاری حداقل ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلاری نیاز خواهد بود.
وی با اشاره به اهمیت جذب سرمایههای مردمی برای تحقق این اهداف افزود: رهبر معظم انقلاب اسلامی، شعار سال را بر محور سرمایهگذاری در تولید قرار دادهاند. نقدینگی موجود در کشور، این ظرفیت را دارد که به سمت کانالهای تولیدی هدایت شود و چه بخشی بهتر از صنایع نفت و گاز، خصوصاً صنایع بالادستی در این صنعت.
مهرجو توضیح داد: دولت میتواند با اجرای سیاستهای اعتمادساز و ایجاد ثبات در وضعیت اقتصادی کشور، زمینه را برای جذب سرمایههای مردمی فراهم کند. به گفته او، طراحی ابزارهای مالی جذاب با بازدهی رقابتی نسبت به بازارهای سفتهبازی، از جمله انتشار اوراق مشارکت مشابه طرحهای موفق گذشته مانند «اوراق نفتی»، میتواند سرمایههای راکد را به سمت صنایع بالادستی و پاییندستی نفت هدایت کند.
او در ادامه افزود: هرچند رشد ۸ درصدی اقتصادی مورد تأکید در برنامه هفتم توسعه در شرایط فعلی تا حدی ایدهآلگرایانه و آرمانی ارزیابی میشود، اما استفاده از ظرفیتهای مالی داخلی از طریق سازوکارهای شفاف و سودآور، گام مؤثری در مسیر توسعه اقتصادی خواهد بود. موفقیت این طرحها منوط به ایجاد اطمینان در میان سرمایهگذاران و ارائه تضمینهای عملی برای حفظ منافع آنان است.
مهرجو درباره رشد ۸ درصدی اقتصاد گفت: پیشبینی بانک جهانی، رشد اقتصادی ۵ تا ۶ درصدی برای پنج سال آینده است و دستیابی به رشد ۸ درصدی در شرایط فعلی، غیرواقعبینانه به نظر میرسد. به عنوان نمونه، چین که از تحریمها مصون است و توان جذب سرمایههای داخلی و خارجی آن قابل مقایسه با ایران نیست، در بهترین حالت در سال گذشته به رشد ۵ درصدی دست یافت. بنابراین، اینکه ایران بتواند در این بازه زمانی به رشد اقتصادی ۸ درصدی برسد، امری دشوار خواهد بود.
مدیر امور فنی شرکت نفت مناطق مرکزی ایران بر لزوم ایجاد فضای تنفس برای اقتصاد تأکید کرده و معتقد است که اقتصاد کشور باید ابتدا به ثبات نسبی برسد و سپس رشد اقتصادی تحقق یابد. وی در این باره اظهار داشت: رشد اقتصادی ۸ درصدی تا پایان برنامه هفتم توسعه، ایدهآلگرایانه و غیرواقعی است اما به نظر میرسد که دستیابی به رشد اقتصادی تدریجی ۳ تا ۵ درصدی و سپس ۶ درصدی امکانپذیر باشد، هرچند نکته مهم این است که توان صادراتی بخش نفت و گاز کشور باید احیا شود. در این مسیر، ابتدا باید تولید به سه میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در روز برسد و سپس ظرفیت تولید به چهار میلیون بشکه افزایش یابد و این یک موفقیت بزرگ خواهد بود.
وی با اشاره به رکورد تولید نفت پس از انقلاب تصریح کرد: بالاترین میزان تولید پس از انقلاب، حدود چهار میلیون و ۱۸۰ هزار بشکه بوده که آن هم فقط در یک ماه از سال ۱۳۸۶ محقق شده است. اگر بتوانیم ظرفیت تولید نفت خام را به چهار میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه برسانیم، رکورد جدیدی را ثبت کردهایم. این امر بسیار حائز اهمیت است، زیرا توان تولید مخازن نسبت به ۲۰ سال گذشته قابل قیاس نیست و مخازن نفتی کشور طی این مدت فرسودهتر شدهاند. از این رو، تحقق این هدف یک دستاورد بزرگ محسوب میشود.
مهرجو در خصوص چالشهای موجود در مسیر رشد ۸ درصدی اقتصاد با تاکید بر توسعه صنعت نفت و گاز، جذب سرمایهگذاری را از مهمترین موانع برشمرد و گفت: صنعت نفت و گاز، بخش مسلط و ستون اقتصاد کشور است و ۷۰ درصد درآمدهای کشور را تأمین میکند. همچنین، ۷۰ درصد از صادرات کشور به نفت خام، گاز و محصولات پتروشیمی اختصاص دارد. در چنین شرایطی و در حالی که سهم بخش کشاورزی تنها حدود ۵ درصد از اقتصاد کشور است، افزایش جذب سرمایهگذاری در این حوزه، آورده اقتصادی بیشتری را به همراه خواهد داشت.
وی با ارائه برآوردهایی در زمینه نیاز سرمایهای این صنعت توضیح داد: برای افزایش ۱۰۰ میلیون مترمکعبی ظرفیت تولید گاز، حداقل ۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است. همچنین، برای رساندن تولید نفت خام به چهار میلیون و ۲۵۰ هزار بشکه، سرمایهای در حدود ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار نیاز داریم. در مجموع، حدود ۳۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری برای توسعه بخش نفت و گاز مورد نیاز است. علاوه بر این، اگر بخواهیم صنایع پاییندستی مانند پالایشگاهها را توسعه دهیم، باید سیاستهای قیمتگذاری دستوری را اصلاح کنیم تا بتوان جذب سرمایه از بخشهای خصوصی اتفاق افتد.
این کارشناس صنعت نفت بر لزوم کاهش وابستگی پالایشگاهها و پتروشیمیها به یارانههای دولتی تأکید کرد و گفت: یکی از چالشهای مهم، وابستگی شدید پالایشگاهها و پتروشیمیها به یارانههای دولتی است. در حال حاضر، گاز با نرخ مترمکعبی ۷,۰۰۰ تومان به پتروشیمیها ارائه میشود، در حالی که اگر این واحدها از گاز صادراتی استفاده کنند، به دلیل نرخهای بالاتر، همگی زیانده خواهند شد. همچنین، اگر قیمت نفت خام تحویلی به پالایشگاهها بر اساس نرخ صادراتی محاسبه شود، این واحدها با زیان مواجه خواهند شد. این وضعیت نشاندهنده ضرورت کاهش وابستگی صنایع پالایشگاهی و پتروشیمیایی به یارانههای دولتی است. برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر، باید رویکردهای جدیدی در این حوزه اتخاذ شود.
مهرجو با اشاره به چالشهای موجود در بخش انرژی، بر لزوم افزایش بهرهوری نیروگاههای برق تأکید کرد و گفت: در بخش نیروگاهی نیز مشکلات مشابهی وجود دارد و در حال حاضر، گاز با نرخ مترمکعبی ۷۰ تومان به نیروگاههای برق عرضه میشود، در حالی که نرخ پرداختی بخش خانگی ۱۴۰ تومان است. این نشان میدهد که نیروگاهها گاز را با نصف قیمت مصرفکنندگان خانگی دریافت میکنند. افزایش قیمت گاز نیروگاهها میتواند، زیان انباشته نیروگاهها را افزایش میدهد مگر اینکه راندمان نیروگاهها افزایش یابد و از هدررفت انرژی جلوگیری شود. به همین دلیل، باید با بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت بهتر منابع، از هدررفت انرژی جلوگیری کنیم.
او در ادامه توضیح داد: در حال حاضر بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت حاملهای انرژی در کشور ما اهمیت زیادی دارد، زیرا مصرف انرژی در کشور ما بیش از سه برابر متوسط جهانی است که این امر نیازمند اصلاحات اساسی در مدیریت انرژی است. در نتیجه، برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، اصلاح سیاستهای انرژی، کاهش یارانههای غیرهدفمند و جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ضروری است.
مدیر امور فنی شرکت نفت مناطق مرکزی ایران بر ضرورت بهینهسازی مصرف انرژی و کاهش شاخص شدت انرژی بهعنوان یکی از ملزومات تحقق برنامه هفتم توسعه تأکید کرد و با اشاره به روند صعودی شاخص شدت انرژی در کشور، برخلاف کشورهای حاشیه خلیج فارس و همسایگان ایران که این شاخص در آنها ثابت یا رو به کاهش است، گفت: در حالی که ظرفیت تولید ناخالص داخلی ایران (GDP) از سال ۱۳۸۶ تاکنون حدود ۲۰۰ میلیارد دلار کاهش یافته، شاخص شدت انرژی همچنان در حال افزایش است.
به گفته مهرجو، بهینهسازی مصرف انرژی میتواند امکان صادرات انرژی را فراهم کند و بهجای واردات فرآوردههای نفتی و گازی نظیر نفتگاز، بنزین و گاز طبیعی، ایران را به صادرکننده این محصولات تبدیل کند. این امر به نوبه خود موجب افزایش ظرفیت اقتصادی کشور و بزرگ شدن کیک اقتصاد ما خواهد شد.
وی در ادامه با اشاره به روشهای تأمین مالی مغفولمانده در کشور، بر لزوم جذب سرمایههای داخلی تأکید کرد و گفت که این امر مستلزم ایجاد اعتماد در میان مردم است.
به عقیده او، اگر اوراق قرضه منتشرشده در صنایع نفت و گاز، سودی معادل نرخ تورم و حتی نه بیشتر از آن، پرداخت کنند، سرمایههای مردمی به سمت این روش تأمین مالی هدایت خواهد شد.
مهرجو میزان نقدینگی در دست مردم را حدود ۶۰۰ میلیارد دلار برآورد کرد و افزود که اگر حتی یکسوم از این سرمایه که به اشکال مختلف نظیر نقد، سکه، طلا و دلار وجود دارد، جذب صنایع کشور شود، تحول عظیمی در اقتصاد ایران رقم خواهد خورد.
او همچنین بر لزوم استفاده از اختیارات بانک مرکزی در تخصیص منابع به بخشهای تولیدی اشاره کرد و گفت پرداخت سود ۴۰ درصدی به اوراق قرضه نفتی، خارج از سیستم بانکی، میتواند استقبال گستردهای از سوی مردم به دنبال داشته باشد. این اقدام نهتنها باعث کاهش تقاضا برای دلار، سکه و بورس خواهد شد، بلکه شرکتهای پتروشیمی، پالایشگاهها و سایر شرکتهای بورسی نیز از آن منتفع خواهند شد.
وی پیشبینی کرد که در چنین شرایطی، شاخص کلی بورس کشور بعد از یکی وقفه، روندی صعودی پیدا کرده و بازار سرمایه از وضعیت رکودی فعلی خارج خواهد شد.
این کارشناس صنعت نفت همچنین به ظرفیتهای جذب سرمایهگذاری خارجی اشاره کرد و گفت: در صورت بهبود وضعیت بینالمللی و کاهش تحریمها تا پایان سال ۱۴۰۴، کشورهای متعددی نظیر چین و روسیه، که ایران با آنها تفاهمنامههای ۲۵ ساله منعقد کرده، آماده سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ کشور خواهند بود.
به گفته او، ایران تاکنون از عضویت خود در گروه بریکس و سازمان بینالمللی مثل شانگهای بهره کافی نبرده و میتواند با جذب سرمایه از کشورهایی نظیر هند، تحولات اساسی در بخش بندری و معادن رقم بزند.
وی بهطور خاص از بندر مکران بهعنوان ظرفیتی مغفولمانده نام برد که در صورت سرمایهگذاری مناسب، میتواند توسعه یابد.
مهرجو در پایان همچنین به ظرفیتهای ایران در بهرهبرداری از بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر مرز آبی جنوبی اشاره کرد و تأکید کرد که توسعه شهر یا به قولی کیمیا شهرهای ساحلی و ایجاد شهرکهای پتروشیمیایی در این مناطق، مشابه مدل توسعهای سنگاپور، میتواند ایران را به یکی از قطبهای اصلی تولید و صادرات محصولات پتروشیمی در بازارهای آسیایی تبدیل کند و در کنار بنادر بزرگ میتوانیم محصولات پتروشیمیایی تولید کنیم و به بازار آسیا و شرق آسیا صادر کنیم.