خبرگزاری مهر- گروه استانها: هرچند که امروزه همه استان گلستان را به قطب کشاورزی کشور میشناسند اما به باور متخصصین در گذشته اینجا چند محصول آن هم به صورت عمده کشت میشد که برای مردم صرفه اقتصادی و درآمدزایی داشت. یکی از این محصولات پنبه بود که باعث رونق منطقه و ایجاد کارخانههای روغن کشی، پنبه پاک کنی و نساجی شده بود.
به گواه کشاورزان کهنه کار، کشت این محصول در منطقه تاجایی بود که بسیاری از کارخانههای استان قادر به تبدیل این محصول به سایر فرآوردهها نبودند و به این ترتیب بخشی از کار به واحدهای تولیدی مازندران ارسال میشد. به هر ترتیب با اجرای سیاستهای نادرستی مانند حذف برخی حمایتها از این محصول و واردات پنبه با رقمی کمتر از قیمت تمام شده آن باعث شد تا کشاورزان گلستانی از ادامه تولید پنبه منصرف شوند و به کشت سایر محصولات جایگزین در استان روی بیاورند.
«اسدالله پاکسرشت» رئیس هیأت مدیره صندوق پنبه کشور و دبیر انجمن صنایع پنبه استان گلستان معتقد است که بزرگترین اشتباه را دولت با حذف خرید تضمینی تخم پنبه انجام داد چراکه در این تصمیم نه تنها پنبه کاران گلستانی آسیب دیدند که به ناچار ارز زیادی سالانه صرف واردات روغن میشود درحالیکه با حمایت از تولید داخل، امکان تأمین بخشی از نیاز میسر بود. مشروح گفتگو با این کارشناس را در زیر میخوانید.
*چه عواملی باعث کاهش کشت پنبه در گلستان شد؟
مولفههایی نظیر حذف بزرگ مالکی، عدم دانش فنی و مدیریت مالکان فعلی، فقدان توانایی مالی کشاورزان در کنار نبود حمایت بانکها از جمله مواردی است که دست به دست هم داده تا کشاورزان منطقه گرگان از کشت پنبه منصرف شوند.
با توجه به اینکه در گذشته مالکان اراضی کشاورزی از تمکن مالی خوبی برخوردار بودند، قدرت رقابت با انحصار از سوی مالکان اراضی، به دلیل برخورداری از شرایط مناسب مالی وجود داشت در حالی که اکنون کشاورزان قادر به مقابله با رانت و انحصار بازار پنبه نیستند.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه در گذشته جهاد کشاورزی مدام بر زمینهای کشاورزی سرکشی داشت و عملکرد زارعان را رصد میکرد درحالیکه امروزه کارشناسان این نهاد پشت میز نشسته و حاضر به سرکشی از مزارع و قبول زحمت نیستند.
واردات پنبه هم در کنار این کمبودها به بی انگیزگی پنبه کاران دامن زد چراکه در دنیا کشورهایی مانند آمریکا به پنبه کاران سوبسید میدهند تا تشویق به کشت شوند، این باعث شده تا قیمت تولید داخل ۶ درصد از بازار جهانی گرانتر باشد و در نتیجه واردات این محصول با رقمی پایینتر از تولید داخل عامل بی میلی کشاورزان به ادامه کشت پنبه است.
موضوع بعدی گسترش الیاف مصنوعی و رقابت آن با پنبه است. از زمان ورود الیاف مصنوعی به بازار، قیمت پنبه به میزان قابل توجهی کاهش یافت و با توجه به اینکه ضایعات الیاف مصنوعی کم و طول الیاف بلند است، تولید این محصول برای صنایع بسیار صرفه اقتصادی دارد زیرا در کنار این مزیتها، الیاف مصنوعی سرعت تولید را هم افزایش میدهد و از آنجایی که تهیه مداوم پوشاک مانند خوراک برای مصرف کننده ضرورت ندارد، استفاده از پوشاک پنبهای کاهش یافت و این قیمت پنبه را دستخوش تغییر کرد.
*چه راهکارهایی برای احیای پنبه در گلستان به نظرتان میرسد؟
به نظرم دولت باید واردات پنبه را با تعرفه مرزی محاسبه کند تا کشاورز انگیزه تولید داشته باشد و برای واردات پنبه حداقل تعرفه ۲۰ درصدی، برای واردات نخ پنبه و پارچه پنبهای به ترتیب تعرفه ۳۵ درصد و ۴۰ درصدی لحاظ کند.
متأسفانه این روزها هزینههای تولید داخل با دلار و فروش به ریال محاسبه میشود که حاصل این فرایند چیزی به جز ضرر نیست که همین انگیزه کشت محصول را از بین میبرد، در کنار این مسئله اجرای سیاستهای کلان در سالهای اخیر است که به واسطه افزایش افسارگسیخته نرخ تورم، دولت برای اینکه رفاهی به جمعیت مصرف کننده بدهد واردات برخی کالاهای اساسی را با ارز سوبسید دار محاسبه میکند که این به ضرر کشاورزان است.
به عنوان مثال پنبه اگر باید نرخ پنبه کیلویی ۴۵ هزار تومان باشد دولت با استفاده از سیاست قیمت گذاری دستوری آن را تا نرخ ۳۰ هزار تومان حفظ میکند که به زیان پنبه کار است و درست به همین دلیل کشاورزان دیگر پنبه کشت نمیکنند.
در هر کشور توسعه یافتهای، دونرخی کردن قیمت ارز اشتباه است چراکه باید ارز آزاد بوده و محصولات کشاورزی هم با همین نرخ وارد شود تا کشاورزان داخلی انگیزه برای تولید و فروش محصولاتشان داشته باشند، در غیر این صورت پنبه کاران نفعی از زراعت نمیبرند بنابراین دولت باید سیاست چند نرخی ارز را حذف کند.
*چرا در کارخانههای روغن کشی گلستان از تخم پنبه استفاده نمیشود؟
یکی دیگر از اشتباهات دولت حذف خرید تضمینی تخم پنبه بود زیرا در استان گلستان نصف وزن وش را تخم پنبه تشکیل میدهد یعنی از هر ۱۰۰ کیلو وش، ۵۰ کیلوی آن تخم پنبه است که این محصول مانند سویا و کلزا تا سال ۸۲ از کشاورزان خرید میشد اما پس از آن دولت وقت، تصمیم به حذف خرید تخم پنبه گرفت و به این ترتیب یارانه تخم پنبه از ردیف حمایتی دانههای روغنی بیرون آمد. پس از این اتفاق مدیران کارخانههای روغن کشی هم حاضر به خرید تخم پنبه نشدند.
با توجه به شرایط آب و هوایی گلستان رطوبت موجود در منطقه، تخم پنبه را به دلیل فسادپذیری، بیشتر از سه روز در کارخانه نمیتوان نگه داشت و به همین خاطر کشاورزان از سال ۸۳، تخم پنبه را به صورت علوفهای به گاوداران آن هم با نصف و به صورت نسیه میفروختند.
این سیستم چند زیان به کشور وارد کرد نخست اینکه تخم پنبهای که بین ۱۵ تا ۱۸ درصد روغن داشت، خوراک دام شد و این برای کشوری که ۹۳ درصد روغن را وارد میکند، فاجعه است زیرا در چنین شرایطی حتی یک کیلو تخم پنبه نباید صرف خوراک دام شود.