زنان تاثیرپذیری بیشتری از عوامل فرهنگی در فرزندآوری دارند

پژوهشگر مطالعات استراتژیک امنیت ملی گفت: زنان، تأثیرپذیری بیشتری از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تمایل نداشتن و اقدام به فرزندآوری نسبت به مردان دارند.

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: «جمعیت فعال»، موتور محرک و پیشران هر کشوری است. براساس تعریف کنفرانس بین‌المللی آمارشناسان کار، «جمعیت فعال» شامل زنان و مردانِ آماده تولید کالاها و خدمات هستند. هر کشوری که جمعیت فعال بیشتری داشته باشد، جامعه‌ای زنده و پویا بوده و در صورت مدیریت صحیح آنها از سوی دولت‌مردان، به کشوری نیرومند تبدیل می‌شود. میزان جمعیت فعال به میزان جمعیت کودکان و نوجوانان و افزایش جمعیت آنها وابسته است. اگر در کشوری، مثلاً برای مدت یک دهه، میزان زادوولد کم شود، آن کشور در دهه‌های آینده با کمبود نیروی فعال و افزایش گروه سالمند، مواجه خواهد شد.

تحولات ساختار سنی جمعیت در دو دهه اخیر با افزایش جمعیت در سنین فعال (۶۴-۱۵ سال) همراه بوده که در ادبیات جمعیت‌شناسی به «پنجره جمعیتی» یا «سود جمعیتی» معروف است. در این دوران، نسبت جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر خود می‌رسد و نسبت‌های وابستگی سنی کاهش می‌یابد و درنتیجه فرصت طلایی و منحصربه‌فردی فراروی توسعه اقتصادی کشور فراهم می‌شود. پنجره جمعیتی ایران از سال ۱۳۸۵ باز شده و در سال ۱۴۲۵ بسته خواهد شد. بدین‌ترتیب در بیست سال آینده، ۴۴ درصد از نیروی فعال کشور، وارد دوره کهن‌سالی شده و عملاً از دایره نیروی فعال کشور خارج می‌شوند. به‌عبارت ساده‌تر در بیست سال آینده، ۲۰ درصد از جمعیت فعال کاسته شده و نرخ منفی رشد جمعیت، افزایشی خواهد شد، در نتیجه کشور با بحران‌های بزرگی چون کاهش جمعیت فعال، افزایش سالمندی، کاهش قدرت و اقتدار ملی، کاهش رشد اقتصادی، افزایش تهدیدات امنیتی و… مواجه می‌شود.

براساس نتایج پیمایش «رصد رفتارها و نگرش‌های ایرانیان در موضوع فرزندآوری»، بین «رفتارهای باروری» و «نگرش به باروری» در جامعه ما شکاف وجود دارد. داده‌های جمعیتی، حاکی از اقدام خانواده‌های ایرانی به محدود کردن فرزندان به حدود دو فرزند است، به نحوی که نرخ باروری کل در سال ۱۳۹۹ به ۷/۱ فرزند رسیده است؛ اما پیمایش‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد که مطلوبیت فرزندآوری در جامعه روبه‌رشد است. در «پیمایش ملی خانواده» در سال ۱۳۹۶، ۳۶ درصد افراد جامعه بر مطلوبیت دوفرزندی، ۱۹ درصد بر مطلوبیت سه‌فرزندی و ۲۵ درصد بر چهارفرزندی تأکید ورزیده‌اند. این درحالی است که در سال ۱۳۷۵ در پیمایش «بررسی نگرش‌ها و رفتارهای اجتماعی و فرهنگی در ایران»؛ ۶۹ درصد بر مطلوبیت دوفرزندی، ۱۵ درصد بر سه‌فرزندی و تنها ۵ درصد بر چهارفرزندی تمایل داشته‌اند. تفسیر این داده‌ها بدین معناست که جامعه ایرانی با وجود مطلوبیت ذهنی افزایش تعداد فرزند، در عمل و در حیطه رفتار به علت موانع متعدد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یا نهادی، فرزندآوری خود را محدود کرده است. به همین دلیل برای یافتن علل و عوامل عدم تمایل به فرزندآوری در خانواده‌های ایرانی با محمد مولایی؛ دکترای مطالعات استراتژیک امنیت ملی و مسئول میز جمعیت مؤسسه شناخت گفتگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

*در ابتدا توضیح بفرمائید نقش عوامل مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی در کاهش فرزندآوری زوجین به چه میزان است؟

پژوهش‌های متعددی که در این زمینه انجام شده است بر تأثیرگذاری وضعیت کلان اقتصادی و همچنین وضعیت اقتصادی خانوار، مبهم بودن وضعیت آینده پیش‌رو، عوامل روانی مانند ترس از زایمان و فرزندآوری، ترس از اختلال در رابطه با همسر با آمدن فرزند جدید، افزایش تمایل به پیشرفت فردی، حساس‌تر شدن خانواده‌ها به فرایند فرزندپروری، تحولات تربیتی، نداشتن حمایت خانواده گسترده، تجربه زیسته منفی از خانواده‌های پُرجمعیت، تغییرات اجتماعی چون افزایش سطح تحصیلات و میزان اشتغال زنان و دشواری در هماهنگی نقشی برای زنان، رشد فردگرایی، کاهش منافع احساسی داشتن چندین فرزند، افزایش سن ازدواج و… تاکید دارند.

علاوه‌بر این تغییر نگرش نسبت به موفقیت، پیشرفت و انتظار از زندگی، نهادینه‌شدن سیاست‌های تحدید موالید از سال ۱۳۷۲ تاکنون، مسائلی چون ناباروری، افزایش نرخ سزارین، استفاده مکرر از داروهای هورمونی پیشگیری از بارداری، سقط ناخواسته، پرریسک خواندن بارداری‌ها پس از سن ۳۵ سال از سوی کادر بهداشت و درمان و… هم ازجمله عوامل تأثیرگذار بر کاهش فرزندآوری است.

طرح دلایلی چون نگرانی از آینده فرزند یا سخت‌بودن تربیت فرزند به عنوان مهم‌ترین دلایل کم‌فرزندی، نشان می‌دهد که زوجین جوان بیش از آنکه درگیر نیازهای اولیه کودک در سال‌های ابتدایی عمر او باشند، در یک اقدام بازاندیشانه، بیشتر بر آینده کودک و تأمین آینده‌ای مطلوب برای او در بازه زمانی طولانی تأکید دارند که این امر نشان از تغییر نگرش خانواده ایرانی به مسئلۀ فرزندپروری دارد.

*غیر از عواملی بیرونی که اشاره کردید، عوامل ذهنی و شناختی زوجین چقدر در این قضیه مؤثر است؟

بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از پژوهشی که در این زمینه صورت گرفت، عوامل شناختی مؤثر در بحران پیشگیری و اقدام نکردن و تمایل نداشتن زوجین به فرزندآوری، در سه بُعد عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و عوامل اقتصادی قابل توجه و حائز اهمیت است. عوامل فرهنگی عمدتاً در عرصه‌های مد و زیبایی، مسئولیت‌گریزی والدین و تغییرات سبک زندگی دسته‌بندی می‌شوند.

نتایج نشان می‌دهد که وزن عوامل فرهنگی نسبت به عوامل اجتماعی و عوامل اقتصادی بیشتر است و زنان، تأثیرپذیری بیشتری از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تمایل نداشتن و اقدام به فرزندآوری نسبت به مردان دارند

عوامل اجتماعی نیز مربوط به محدودیت‌های اجتماعی ناشی از فرزندآوری است که در جای خود حائز اهمیت است. عامل اقتصادی نیز شامل مجموعه عوامل اقتصادی و معیشتی است که جز عوامل محیطی و عینی تأثیرگذار بر تمایل نداشتن و اقدام زوجین به فرزندآوری است.

نتایج نشان می‌دهد که وزن عوامل فرهنگی نسبت به عوامل اجتماعی و عوامل اقتصادی بیشتر است. زنان، تأثیرپذیری بیشتری از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تمایل نداشتن و اقدام به فرزندآوری نسبت به مردان دارند. به معنای دیگر در عرصه‌های شناختی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تمایل نداشتن به فرزندآوری، تأثیرپذیری زنان بیشتر از مردان است.

از سوی دیگر بررسی داده‌های آماری نشان می‌دهد با افزایش میزان تحصیلات، میل فرزندخواهی کاهش می‌یابد و شکاف نسلی و تحصیلات در کاهش یا افزایش میل به فرزندآوری نیز تأثیر دارند.

*آیا می‌توان عواملی شناختی که به آنها اشاره کردید را ذیل چند عنوان کلی دسته‌بندی و تحلیل کرد؟

بله؛ ما برای این مسئله از نظریه رفتار برنامه‌ریزی‌شده استفاده می‌کنیم. نظریه «رفتار برنامه‌ریزی‌شده» یکی از نظریه‌های مشهور در حوزه کنترل و تغییر رفتار انسان است که با تمرکز بر متقاعدسازی بر اساس منطق و استدلال و با هدف صورت‌بندی عوامل تولیدکننده قصد و نیتِ رفتار تولید شده است؛ لذا به‌دلیل اعتبار علمی این نظریه و در راستای مناسب بودن چارچوب نظری آن، برای ارائه راهکار مشکل مورد نظر، از این نظریه استفاده کردیم.

تحلیل داده‌های آماری کشور براساس این نظریه، نشان می‌دهد که مشکل اساسی شناختی و رفتاری در حوزه فرزندآوری، ناشی از اقدام نکردن به فرزندآوری است؛ یعنی اینکه خانواده‌ها براساس درکی که ازعوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و محیطی دارند، آگاهانه برای فرزندآوری اقدام نمی‌کنند. نداشتن قصد جدی جهت اقدام به فرزندآوری، مسئله‌ای شناختی رفتاری است که متأثر از یک‌سری باورهای ذهنی، هنجاری و برخی از عوامل محیطی است.

اگر بخواهیم عوامل و موانع شناختی عدم تمایل به فرزندآوری را براساس این نظریه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم باید بگوییم که انگاره‌هایی چون مسئولیت‌گریزی والدین، توکل نداشتن به خدا، کاهش رفاه و خوشی والدین، بی‌حوصلگی والدین و … که عمدتاً ناشی از ضعف اعتقادی و مسئولیت‌گریزی و رفاه‌طلبی والدین است، جز رفتارهای نگرشی محسوب می‌شوند.

انگاره‌هایی مانند به‌هم‌خوردن زیبایی ظاهری زن، بی‌کلاسی فرزند بیشتر داشتن، عقب‌ماندن از مد و به‌روزبودن، تمسخر و ملامت اطرافیان و … که عمدتاً تحت تأثیر فرهنگ مدگرایی و لذت‌جویی هستند، جز هنجارهای فرهنگی اجتماعی محسوب می‌شوند

انگاره‌هایی مانند به‌هم‌خوردن زیبایی ظاهری زن، بی‌کلاسی فرزند بیشتر داشتن، عقب‌ماندن از مد و به‌روزبودن، تمسخر و ملامت اطرافیان و … که عمدتاً تحت تأثیر فرهنگ مدگرایی و لذت‌جویی هستند، جز هنجارهای فرهنگی اجتماعی محسوب می‌شوند.

انگاره‌هایی مانند فرار از هزینه‌های فرزندآوری، ترس از فقیرشدن خود والدین به‌دلیل پیش‌بینی‌ناپذیری اقتصاد ایران، داشتن رؤیای تربیت ایدئال فرزند، محدودیت در فعالیت‌های اجتماعی، ترس از بارداری هولناک، ترس از به خطر افتادن سلامت و ضعف جسمی زنان و … که عمدتاً ناشی از نگرانی معیشتی، نگرانی از کاهش روابط عاطفی، محدودیت اجتماعی، مسئولیت‌گریزی اطرافیان، اخلال در روابط زوجین و نگرانی از آینده فرزندان است، جز باورهای کنترلی محسوب می‌شوند.

در کنار این باورها، یکسری انگاره‌های عینی هم مثل مشکلات اقتصادی، ترس از عواقب مستأجری، ترس از آینده فرزند، بی‌اعتمادی والدین به دولت‌مردان و سیاست‌های حمایتی و تشویقی دولت، ازدست‌دادن شغل و تحصیل و … وجود دارد که به عنوان عوامل محیطی تأثیر گذار در عدم تمایل و اقدام به فرزندآوری محسوب می‌شوند.

*به نظر شما چه راهکاری برای حل این بحران می‌توان پیشنهاد کرد؟

راه‌حل اساسی برای ارائه راهکار مناسب برای افزایش فرزندآوری، در تقویت سازوکارهای شناختی اقدام زوجین به فرزندآوری نهفته است؛ لذا باید با رفع هرکدام از موانع ذهنی یعنی رفتارهای نگرشی، هنجاری، کنترلی و عینی تمایل به فرزندآوری را به‌سمت فعلیت یافتن سوق داد.

در همین راستا بنده سه راهکار عمده برای افزایش اقدام به فرزندآوری در بین والدین در سن باروری پیشنهاد می‌کنم؛ اول، تغییر در باورهای رفتاری با تبیین و آگاهی‌بخشی به منافع اختصاصی فرزندآوری در سطح عموم جامعه و تولید محتوای رسانه‌ای مناسب و جذاب در این زمینه. قاعدتاً انجام اقداماتی مثل بیان نتایج مثبت فرزندآوری برای افراد و تأثیر فرزندآوری در پیشرفت و موفقیت خانواده و والدین، برجسته‌سازی نقش حمایتگری فرزندان در دوران سالمندی والدین، نمایش روایت‌های شخصی جهت باورپذیری خدمات و کمک‌های فرزندان به والدین مخصوصاً در دوران پیری، بازنمایی حس شادابی دوران سالمندی و بازنشستگی در جمع‌های خانوادگی پرجمعیت، آگاهی‌بخشی نسبت به تأثیر فرزندآوری و افزایش جمعیت در توسعه فناورانه، رشد اقتصادی و افزایش امنیت و سرمایه ملی کشور، بیان و برجسته‌سازی هزینه‌های فرزندآوری به‌مثابه سرمایه‌گذاری برای آینده والدین و خود فرزندان، باورهای رفتاری والدین را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

راهکار دوم تغییر در باورهای هنجاری است. برای تغییر در باورهای هنجاری باید هنجارسازی اجتماعی صورت بگیرد؛ این هنجارسازی باید هم توسط والدین، هم نهادهای فرهنگی و هم اجتماعی صورت بگیرد. اعتباربخشی و دادن منزلت به ارزشمند بودن خانواده پرجمعیت و فرزندآوری از جمله اساسی‌ترین هنجاری‌های مورد نظر است چون خانواده پرجمعیت، در فرهنگ اصیل ایرانی، از منزلت اجتماعی خاصی برخوردار بوده و به عنوان یک واحد اجتماعی قوی و تأثیرگذار در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و حتی سیاسی شناخته می‌شدند. تبیین مزایای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده پرجمعیت به منزلت بخشی این نوع خانواده کمک می‌کند. القای مفهوم «خانواده بدون فرزند کامل نیست»، بازنشر تجربیات تلخ و احساس پشیمانی آنها از عدم تجربه مادری و فرزندآوری، نقد و تخطئه انگاره‌های ضد فرزندآوری و جایگزین کردن آن با انگاره‌های مثبت، همراه‌سازی ظرفیت گروه‌های مرجع برای فرهنگ‌سازی خانواده پُرجمعیت، از اقدامات مؤثر در هنجارسازی اجتماعی فرزندآوری به شمار می‌آیند.

راهکار سوم تغییر باورهای کنترلی است. تغییر باورهای کنترلی از طریق تغییر در باورهای شخص نسبت به موانع فرزندآوری و بالا بردن خودکارآمدی فرد، نقش اساسی در تقویت تاب‌آوری فردی و خانوادگی نسبت به موانع فرزندآوری دارد. شناسایی و پاسخ به عواملی مانند فرار از هزینه‌های فرزندآوری، ترس از فقیر شدن، رؤیاپردازی در مورد فرزندان، محدودیت در فعالیت‌های اجتماعی، ترس از بارداری، داشتن دغدغه تربیت دینی، دست تنها بودن زن در بچه‌داری و… که باعث ایجاد تردید، ترس یا تأخیر در تصمیم‌گیری زوجین برای فرزندآوری می‌شود، به زوجین کمک می‌کند تا در تصمیم باروری خود به‌صورت جدی، آگاهانه و مسئولانه تصمیم بگیرند.

بازنمایی الگوهای موفق فرزندآوری در شرایط سخت و روایتگری از موفقیت‌های افراد مشابه که بر موانع مالی غلبه کردند، برجسته‌سازی «توکل» و استعانت از خداوند در تربیت فرزند با ارائه روایت‌های اهل‌بیت، میراث ادبی، امثال‌وحکم، روایت‌های شخصی از اقشار مختلف، آگاهی‌بخشی به خانواده‌ها در زمینه آینده اقتصادی ایران از طریق نشان دادن پیشرفت‌های کشور، تقویت اعتماد نهادی بین مسئولان و شهروندان از مهمترین اقدامات در این زمینه به شمار می‌رود.

اگر خوشت اومد لایک کن
0
آخرین اخبار